نه می شنود دلی که گرفتار شده
نه میبیند دلی که گرفتار شده
شاید در گرمای تابستان یخ زده
و راهی برای خود نمی بیند
نوایی برای آرامش نمی شنود
نوایی از آشوب است دل
دلی که عمری ساده باور کرد
سخت تاوان سادگی داد
دیگر نه می شنود نه می بیند
این دلی بود که شده بی صدا حیران شدم...
ما را در سایت حیران شدم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : saye12 بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت: 5:14